ژینا به معنای زندگی تازه است
ژینا نام دوم مهسا امینی است. ژینا در زبان کوردی به معنای «زندگی تازه» است. به گفته مادرش، مژگان افتخاری، همه در خانواده او را ژینا صدا میزدند. اما به دلیل محدودیت در انتخاب نام کوردی، نام رسمی او به نام مهسا ثبت شد. مهسا در زبان فارسی به معنای «ماه زیبا» است. دو سال پیش، در سپتامبر 2022، پلیس اخلاق در ایران «زندگی» را از ژینا گرفت و خانوادهاش را از دیدن این «ماه زیبا» محروم کرد. این اولین و آخرین زنکشی حکومتی نبود. زنستیزی و زنکشی در کانون سیاست جنسی-جنسیتی حکومت ایران قرار دارد: هم در سنت پدرسالارانهاش، هم در قوانین شریعتمحور آن و هم در اسلام سیاسیاش. پس چرا قتل ژینا خبرساز شد؟
مرئی شدن حاشیه
این قتل در جایی اتفاق افتاد که تبعیضهای جنسی-جنسیتی، طبقاتی و اتنیکی بر هم منطبق شدند. جایی که نقاط محروم، بیقدرت و نامرئی شده در جامعه به هم رسیدند. جایی که به خاطر یک روسری، یک «زندگی» را کشتند! جایی که دیگر “تحمل” تاب نیاورد و به خشم و خروش درآمد. قتل حکومتی ژینا در تهران رخ داد، اما خیزش عمومی علیه این قتل از گورستان آیچی در شهر سقز کردستان،
آغاز شد، جایی که ژینا زاده شد. برسنگ قبر او نوشته شد : «تو نمردهای ژینا، نامت نماد میشود». و چنین هم شد؛ ژینا زندگی تازه خود را بر مزارش آغاز کرد. نامش نماد شد، نماد حرکت و نماد «دفاع از حق زندگی». آن هم در کردستان، منطقهای با سنت مبارزاتی دیرینه علیه ستم جنسی ، جنسیتی، طبقاتی و اتنیکی. به تدریج صدای حاشیههای نامرئیشده از بلوچستان، خوزستان و دیگر شهرهای ایران نیز بلند شد.
آغاز رویش و خیزش
خیزش یا شعار «ژن ژیان ئازادی» ( زن زندگی آزادی ) بر سر مزار ژینا آغاز شد. شعاری که صدای رهایی بخش آن از جنبش زنان باکور در کردستان ترکیه آغاز شد، به جنبش زنان روژاوا در کردستان سوریه رسید و در کردستان ایران بر مزار ژینا سرداده شد و گسترش یافت. دو روزنامهنگار، الهه محمدی و نیلوفر حامدی، از نخستین راویان این واقعه، لحظات را از بیمارستان تا قبرستان روایت کردند. بدین ترتیب، ژینا/مهسا امینی زندگی تازه خود را آغاز کرد و در بدنها، قلمها، صداها، حرکتها و خیزش منتشر شد. نه تنها ورای مرزهای جغرافیایی و جنبشی حرکت کرد، بلکه مرزبندیهای ذهنی را نیز به چالش کشید و نقطه عطفی در تاریخ مبارزات فمینیستی، سیاسی و اجتماعی در ایران رقم زد.
هیچ چیز مثل سابق نیست
صدای جنبش انقلابی «ژن، ژیان، آزادی» تحولی فرهنگی را نیز در جامعه رقم زد. این حرکت که با اعتراض به قتل ژینا و دفاع از حق برخورداری از پوشش اختیاری آغاز شد، به انقلابی فرهنگی در کل جامعه انجامید. اگرچه ممکن است بسیاری را به خیابان نیاورده باشد، اما در اندیشه، نگرش و شیوه عمل آنان دگرگونی ایجاد کرد. از این روست که بعد از قتل ژینا و خیزش پس از آن، هیچ چیز مثل سابق نیست.
جنبش انقلابی، انقلاب در حال شدن
جنبش انقلابی «ژن، ژیان، آزادی» پروژهای نبود که پایان یابد؛ انقلابی است روزمره و در حال شدن. تنوع و تکثر در این جنبش، همچنین بازاندیشی تاریخی و مبارزاتی تا تولید تاریخ شفاهی در جنبش ژن، ژیان، آزادی گسترده بوده است. روایتنویسی، تولید ادبیات، فیلم، تصویر، رادیو، پادکست و کتاب به مثابه کنش جمعی، ادبیات دو ساله این جنبش را به شدت غنی کرده است. این تولیدات صرفاً حاصل خلاقیت فردی نیستند، بلکه بخشی از رویای مشترک جامعه علیه استبداد و ناامیدی است. حرکتی که تنها به تغییر حکومت نمینگرد، بلکه چشماندازی دموکراتیک دارد که هدف آن نه تنها جابجایی قدرت، بلکه انقلاب در اندیشه و ذهن همگان است.
تخیل جمعی و قدرت جمعی
چهل و پنج سال سرکوب در جمهوری اسلامی نشان داد که رژیم ایران هرگز کوتاه نمیآید و طی دو سال گذشته نیز به شدت و همهجانبه سرکوب کرده است: از تجاوز و کشتن در خیابان تا اعدام در زندان؛ از کور کردن با ساچمه در خیابانها تا شکنجه در زندان؛ از بازداشتهای بیرویه و صدور احکام سنگین زندان تا صدور وثیقههای سنگین برای فلج کردن سیاسی، اقتصادی و روانی معترضان؛ از مسمومیت دانشآموزان تا کشتن آنها. با این حال، به رغم دو سال سرکوب همهجانبه حکومتی، جامعه نیز نشان داد که عقب نمینشیند، زیرا دیگر نمیترسد.
آیا تغییری در جامعه ایران رخ داده است؟
بعد از خیزش انقلابی مردمی، دو اتفاق عمده افتاد: در تخیل جمعی مردم، تصویری از جامعهای دموکراتیک و بدون حکومت استبدادی ثبت شد و ترس از استبداد فرو ریخت. در مقابل، در حافظه حکومت استبدادی ایران نیز وحشت از پایان ماندگار شد! آمار پایین شرکتکنندگان در دور اول چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در ایران نشان داد که اگرچه سرکوب وجود دارد، قدرت جمعی مردم میتواند در برابر آن بایستد. حکومت دریافت که برای دوام خود باید صدای حاشیه را بشنود. انتخابات دور دوم با این هدف برنامهریزی شد و برخی را پای صندوقهای رای کشاند.
اکنون همچنان منتقدان و مخالفان بسیاری در زندان هستند. دو فعال زن و سیاسی کورد، بخشان عزیزی و ریشه مرادی، و همچنین شریفه محمدی فعال سیاسی و اجتماعی حکم اعدام گرفتهاند. حجاب اجباری همچنان قانون است و مأموران حافظ آن در خیابانها حاضرند. اما حضور زنان با پوشش اختیاری، به رغم نیروهای سرکوب، در خیابانها پیامی دیگر دارد. این یعنی سطح مبارزات زنان و مردمان بسیار فراتر از دیوار کوتاه حکومت در ایران رفته و همچنان رو به جلو دارد. این یعنی قدرت جمعی که حداقل در حافظه خیابانهای بیش از 120 شهر ایران ثبت شده است.